پای چپ من!
ناگفته‌های اصغر باغانی از یک روز تلخ
امتیاز:
حزب جمهوری اسلامی در سال 1357 و حدود یک هفته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتش را آغاز کرد. وقتی که شورای مرکزی حزب تصمیم گرفت شاخه شهرستان این تشکل را در سبزوار تاسیس کند ، من در سبزواز اقامت داشتم. بنابراین توسط شهید باهنر ، مرحوم ربانی املشی و آقای رحمانی از من دعوت شد تا با حزب همکاری کنم پس از عضویت در این تشكل سیاسی و مذهبی كه در راس آن علمای مبارزی همچون رهبر معظم انقلاب اسلامی ، شهید آیت الله دكتر بهشتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله موسوی اردبیلی و شهید باهنر قرار داشتند ، به عنوان دبیر حزب در سبزوار انتخاب شدم. با تبلیغاتی كه آنجا شد حدود 45 هزار نفر از مردم سبزوار برای عضویت در حزب نام نویسی كردند كه این رقم خیلی قابل توجه بود و همه مدارك آن هنوز باقی است.
رقابت انتخاباتی مجلس شورای اسلامی
در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی، حزب از موقعیت خوبی برخوردار بود. حزب چهره های موجه و نام آشنایی را برای ورود به خانه ملت كاندیدا كرد. در سبزوار نیز ما به عنوان كاندیدای حزب معرفی شدیم و مردم بر ما منت گذاشتند و وكالت خود را برعهده ما به امانت نهادند.در مجلس اول حدود 160 نفر ازنمایندگان در كسوت روحانیت بودند كه از آن جمله می توان به حضرت آیت الله العظمی خامنه ای( مدظله العالی)، آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله امامی كاشانی، آیت الله موحدی كرمانی، آیت الله انواری و شهید آیت الله محلاتی اشاره كرد. بقیه نمایندگان هم شخصیت های مبارزی همچون آقای عسگر اولادی بودند كه در نزد مردم به نیكی از آنها یاد می شد. این مجلس، بسیار پركار بود . ما نیز دركنار وكالت مردم سبزوار به عنوان رئیس كمیسیون راه و ترابری ومسكن وشهرسازی انجام وظیفه می كردیم.
و اما دلیل آن که 160 نفر از نمایندگان ، روحانی بودند این بود که انقلاب اسلامی ایران به رهبری یك مرجع عالی قدر آغاز شد و به پیروزی رسید. با آغاز نهضت، روحانیان كه امام خمینی (ره) را می شناختند مانند سایر اقشار حق طلب به صف مبارزه پیوستند. در طول این مدت مردم جز صداقت از روحانیت چیزی ندیده بودند و به آنان نیز اعتماد داشتند ودارند. بنابراین وقتی دیدند روحانیت دركنار و همراه امام است به همین علت در هر شهری كه یك روحانی كاندیدا می شد مردم با فراغ بال او را انتخاب می كردند و این نشانه تعهد روحانیت مبارز به امام، مردم، انقلاب و ارزشهای اسلامی است. البته دشمنان اسلام وانقلاب همواره تلاش می كنند كه با تبلیغات سوء ، بین مردم و روحانیت فاصله بیندازند كه لازم است هوشیار باشیم.
اقبالِ حزب جمهوری اسلامی
وقتی حكومت برمبنای شریعت الهی بنا نهاده شود و در راس آن براساس قانون اساسی ولی فقیه باشد طبیعی است كه حزب آن نیز اسلامی خواهد بود.مردم ایران تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تحزب را به معنای واقعی كلمه لمس نكرده بودند. بیشتر احزاب فرمایشی و وابسته به رژیم پهلوی و در راستای مقاصد غیر انسانی دستگاه جبار فعالیت می كردند.احزاب قبل از پیروزی انقلاب اسلامی خود ساخته و خود خوانده بودند كه ریشه درافكار غرب و شرق داشتند. اما می بینیم حزب جمهوری اسلامی بر مبنای شریعت و قوانین اسلامی شكل گرفت و شالوده و اساس آن جمهوریت و اسلامیت بود.كسانی كه حزب را پایه گذاری كردند از علمای مبارزی بودند كه در محضر امام امت پرورش یافته بودند و همه همت خود را برای خدمت به اسلام ومردم صرف می كردند. طبیعی است وقتی مردم حضور روحانیت متعهد و مبارز را در صدر این تشكل و علاقه آنان را برای خدمت به معنای واقعی كلمه مشاهده می كردند به حزب جمهوری اسلامی به عنوان نماد نظام توجه می نمودند. در مجموع می توان گفت شاخصه حزب جمهوری اسلامی مردمی بودن آن واز همه مهمتر تبعیت از ولایت فقیه و حركت در مسیر آرمانهای انقلاب بود و همین نیز عامل موفقیت آن شد. امام نیز همان ابتدا موافقت خود را اعلام كردند و ایشان خود نخستین كمك را برای تاسیس حزب داشتند. زیرا اساس و استدلال تشكیل حزب تربیت نیروهای متخصص، متعهد وكارآمد برای اداره بهتر اموردر زمینه های اجرایی، قضائی و قانونگذاری بود. ما هم كه در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نیروهای زبده نداشتیم و ضرورت تاسیس یك چنین تشكلی با چنین ویژگی های اسلامی عیان بود.