مصاحبه با عزت الله الوندی
واقعه هفت تیر را خوب در ذهن دارم
امتیاز:
هفتم تیرماه یادآور حادثه دردناک شهادت آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یاران انقلاب است. به مناسبت این روز یادی کردیم از كتاب «پشت شیشه های مات» نوشته عزت الله الوندی که به صورت داستانی زندگی این شهید بزرگوار را روایت کرده است. در این اثر که از مجموعه قهرمانان انقلاب است، عزت الله الوندی زندگی نامه داستانی شهید آیت الله بهشتی را از دید نوه یكی از 53 گروگان لانه جاسوسی آمریكا برای نوجوانان روایت کرده است. الوندی برای نگارش داستانی این کتاب از خاطرات «لینگن»، گروگان لانه جاسوسی، برای واقع نمایی حوادث استفاده کرده است. لینگن در مدت 444 روز گروگان بودن، ملاقاتی با شهید بهشتی انجام داده بود. وی خاطرات این دیدار را برای نوه اش بیان می كند و این نوجوان كه تحت تأثیر زندگی شهید بهشتی قرار گرفته درباره وی تحقیقاتی را انجام می دهد. همین خاطرات دست مایه الوندی برای روایت داستانی زندگی شهید بهشتی می شود و به این ترتیب و با حضور این دو شخصیت ماورایی، زندگی شهید بهشتی از كودكی تا شهادت روایت می گردد. به دلیل حضور شهید بهشتی در مركز اسلامی هامبورگ آلمان بیشترین قسمت كتاب به این موضوع اختصاص پیدا كرده است. در واقع بخش زیادی از داستان در آلمان و آمریكا اتفاق می افتد.
چرا تصمیم به نوشتن این کتاب گرفتید و جرقه ابتدایی سوژه اثر از کجا شکل گرفت؟
پیشنهادی از طرف دفتر ادبیات کودک و نوجوان به نویسندگان حوزه هنری داده شد، بر اساس این پیشنهاد من از میان شخصیت های مشخص شده شهید بهشتی را انتخاب کردم و این انتخاب باعث شد پژوهشی درباره زندگی آیت الله دکتر بهشتی داشته باشم. کتاب های متعددی مطالعه کردم، تحقیقات زیادی انجام دادم و یک طرح اولیه را در ذهنم ساختم و نتیجه کار همین کتابی شد که اکنون پیش روی شما است.
عنوان «پشت شیشه های مات» به چه معنا است؟
هر نویسنده ای براساس قصه و داستان، عنوانی را برای کتاب خود انتخاب می کند، من نیز این عنوان را به دلیل ابهامی که در آن وجود داشت انتخاب کردم و به دنبال آن بودم که ابهامات را از بین ببرم تا به روشنایی برسم. ابتدای کتاب شخصیت مورد نظر، پشت شیشه های مات قرار گرفته است، هر چه جلوتر می رویم شخصیت رخ نشان می دهد.
میان تمام قهرمانان انقلاب چرا زندگی نامه دکتربهشتی را نوشته اید؟
در بطن داستان هم ردپایی از نویسنده دیده می شود. من دقیقاً به یاد دارم روز 7 تیر سال 1360؛ هفت ساله بودم و تمامی اتفاق ها و خاطرات آن دوره برایم شیرین و روشن بود؛ بنابراین سعی کردم زندگی نامه شخصیتی را بنویسم که تا حدودی با آن آشنا هستم؛ زیرا یکی از دشواری ها در زندگی نامه نویسی کمبود اطلاعات و اسناد در مورد فرد مورد نظر است، چه به صورت مکتوب و چه به صورت شفاهی؛ بنابراین دست نویسنده برای بیان یک سری از واقعیت ها بسته است و باعث می شود نویسنده به اجبار به تخیلات خود رجوع کند. به همین علت من شخصیتی را انتخاب کردم که درباره او منابع بیشتری وجود داشته باشد.
کدام بخش کتاب ساخته تخیل نویسنده و کدام بخش مستندسازی است؟
قسمت هایی که مربوط به شخصیت مجازی است که نوجوان داستان توسط آن ها درباره زندگی شهید بهشتی تحقیق می کند، ساخته تخیل نویسنده است؛ اما اتفاقاتی که در کتاب با تاریخ و سند ذکر شده، کاملاً مستند است.
تا چه اندازه از ماجرای 7تیر در خاطرتان هست؟
آن زمان یک پسربچه هفت ساله بودم و شور و شوق به جبهه رفتن را داشتم. مرتب به پدرم اصرار می کردم تا اجازه رفتن به جبهه را به من بدهد. به یاد دارم با لبخند به من نگاه می کرد و می گفت یک پسربچه 7 ساله چگونه می تواند به جبهه برود؟! اما به خاطر اصرارهایم، من را در کتابخانه روابط عمومی سپاه ثبت نام کرد. از آن جا، هم می توانستم با کسانی که به جبهه می روند ارتباط داشته باشم و هم می توانستم از کتاب های کتابخانه استفاده کنم. سال 60 اوقات فراغت تابستانم را در کتابخانه سپاه شهرستان خودمان گذراندم. در کنار روابط عمومی سپاه شعبه ای از حزب جمهوری اسلامی قرار داشت، مردم مراجعه می کردند و می خواستند که از اخبار دقیق تر واقعه مطلع شوند. هنوز هم گفت وگوهای میان مردم و سپاهیان را در ذهن دارم. از همین رو بخشی از داستان به نویسنده برمی گردد که در تابلوی دوره کودکی خود شخصیت ها و اتفاقات را می بیند.
برای تألیف کتاب با اقوام و نزدیکان شهید بهشتی هم گفت وگویی داشتید؟
خیر، فرصت، شرایط و امکانات این کار فراهم نبود.
گردآوری اطلاعات و تحقیقات برای نگارش کتاب چه مقدار زمان برد؟
قریب به یک و ماه نیم زمان برد.
نگارش کتاب چقدر طول کشید؟
شش ماه.
در این حوزه کتاب دیگری در دست نگارش یا چاپ دارید؟
خیر؛ اما در حوزه قهرمانان انقلاب، زندگی نامه شهید مفتح را هم نوشته ام.