X

جلسات هفتگی

تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه 29 مرداد 1392
مشروح تفسير دعاي چهل و پنجم
متن كامل جلسه چهاردهم

  مشروح تفسير دعاي چهل و پنجم

متن كامل جلسه چهاردهم شرح صحيفه سجاديه توسط حجت الاسلام والمسلمين حاج علي اكبري
امتیاز: Article Rating

اَعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم، بِسم الله الرّحمنِ الرَّحیم، اَلحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین، ثُمَّ الصَّلاةُ وَ السَّلام علی سَیِّدنا و نَبیِّنا حبیبِ اِلهِ العالمین، ابِی القاسِم المُصطَفی مُحَمَّد و علی اَهل بَیته الطّاهرین المعصومین المکرّمین، سِیَّما بقیة اللهِ فی الارضین، روحی و اَرواحُ العالَمین لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء.

به همه ی عزیزان، برادران، خواهران، حضّار محترم و دوستانی که این برنامه را می شنوند و می بینند، عید سعید فطر را همچنان تبریک عرض می‌کنیم، امیدواریم خداوند تبارک و تعالی برکات خودش را به میمنت این ایّام بر همه ی ما، دوستان ما، خانواده های عزیز، کشور ما، همه ی ارادتمندان اهل بیت در سراسر عالم، بلکه بر همه ی مسلمانان و همه ی بشریّت نازل کند انشاالله.

به مناسبت، دعای چهل و پنجم را که دعای وداع با ماه مبارک رمضان هست مورد بحث قرار دادیم، نکاتی را بر اساس مضامین دعا تقدیم کردیم خدمت عزیزان؛ امروز هم به لطف خدای متعال باز از این دعا باید بخوانیم، یعنی از دعای چهل و پنجم، خیلی داغ است الان، فضای این دعا که بسیار جذّاب و با حرارت است در مقام وداع با ماه مبارک رمضان، احساس هم حسرت است از عبور این ماه، هم اشتیاق است به دیدن دوباره ی ماه مبارک رمضان هست و مضامین بسیار عالی و رفیعی که علی القاعده نیاز به بحث های دقیق و فنّی فراوانی دارد، منتها خب حالا ما طبق قرارمان به بعضی از نکات می پردازیم و گزارشهایی بر اساس این ادعیه مبارک و نورانی به حضّار محترم جلسه مان و عزیزانمان تقدیم می کنیم. یک مروری بکنم به بعضی از نکات پیش گفته و مطالب تکمیلی را، که بسیار هم نکات مهمّی هستند، امروز عرض خواهم کردم.

 امّا آنچه که قبلاً عرض کردیم این بود که دعای چهل و پنجم، یک مقدّمه ی بسیار مهمِّ اساسی دارد که در این مقدّمه عنایت خاص پروردگار متعال را نسبت به بندگانش و نسبت به مؤمنین، حضرت با تعبیر بسیار زیبایی و تعابیر بسیار زیبا و عمیق و شوق انگیز مطرح می کنند که وقتی اینها را ما جمع بندی کردیم عرض کردیم تجلّی نام مقدّس کریم پروردگار متعال هست، که حضرت حق اینجا با کرمش تجلّی کرده بر بندگانش، این مسئله هست، مسئله ی کرامت حضرت حق است و اینکه نام مقدّس آن پروردگار متعال هم کریم هست، سفره ی ماه مبارک رمضان سفره ی کرامت است، منتها امام سجّاد(علیه الصّلاة والسّلام) برای اینکه جایگاه ماه مبارک رمضان را بیان کنند که  تجلّی ویژه ی کرامت حضرت حق است، به صورت یک اصل عام و فراگیر جلوه های کرامت پروردگار متعال را در ارتباط با بندگانش مطرح می کنند، مستنداتش را هم از آیات کریمه ی قرآنی حضرت تفصیل بیان می کند، که اینها گذشت در یک بحثی مرور کردیم بعضی از آن موارد را و تأکید خاصّش را، از آنجا ما یک برداشت هم داشتیم، برداشت مان هم این بود که خدای متعال شخصیّت انسان را، فطرت انسان را بر اساس همین نام مقدّسش خلق کرده، یعنی بر اساس کریم و کرامت آفریده، و با همین مبنا هم جمع بندی این شد در مقام تربیت که انسان را عنصر کرامت است که تربیت می کند و فطرت انسان با تکریم تربیت می شود؛ این بحثی بود که در آنجا مطرح شد به مناسبت، این یک نکته، پس این مقدّمه.

بعد حضرت رساندند این جلوه های کرامت حضرت حق را، درباره ی بندگانش رساندند به ماه مبارک رمضان، به عنوان یکی از آن جلوه های ویژه، آنگاه در فصل بعدی و در ادامه ی این تعابیر بسیار زیبا به شما خبر دادند که خداوند تبارک و تعالی در ماه مبارک رمضان مزایده اعلام کرده که هر کس از آنچه که خدای متعال به او داده بیاورد به درگاه حضرت حق، این با چه پاداش عظیمی رو به رو خواهد شد، این همان چیزی بود که عرض کردیم مزایده ی کریمانه است، مزایده ی به قول حافظ عاشقانه است، چه جوری است که می خواهد به شما سود بدهد، این هم از آن مزایده ها است که خریدار از هر کسی که گرانتر می فروشد می خرد، هر چه قیمت را ببرد بالا ، این هم جالب است، چون همیشه خریدار از آنی که قیمت پایین تر می دهد می خرد، ولی اینجا می خواهد سود برساند، تُریدُ رِبحهُم، فرمود تو می خواهی سود برسانی، در این، به این قاعده همه ی این ماه را از اوّل تا آخر، لحظاتش، آناتش، ساعاتش، برنامه هایش، روزه اش، تلاوتش، هر نوع احسانی در این ماه ضرب می شود در کرم پروردگار متعال و پاداش می گیرد، بنابراین این پاداش ها می شوند غیر قابل محاسبه، آنچه که خدای متعال در این ماه کرامت می کند، مثال ویژه اش را هم از لیلة القدر زدیم که معلوم شد در یک شب شما ببینید خدای متعال چه جوری محاسبه می کند، دو رکعت نماز شما می خوانید، ضرب می کند در هزار ماه، برایتان محاسبه می کند، اینجوری است دیگر، کسی مدّعی است؟!

 با این مقدّمه امام(علیه الصّلاة والسّلام) جایگاه ممتاز و رفیع و استثنایی ماه مبارک رمضان را به ما معرّفی می کند تا بعد که سخن از فراق و رفتن این ماه و از دست رفتنش و خداحافظی با این ماه پیش می آید معلوم بشود چه بلایی به سر ما آمده! یک فاجعه برای انسان مؤمن رخ می دهد وقتی که ماه مبارک رمضان از او فاصله می گیرد، اصلاً وحشت می گیرد انسان مؤمن را، تعبیر «وحشت» حضرت دارند، فرمود فراغ تو ما را به وحشت انداخت، اَوحَشَنا، غَمَّنّا، ما را اندوهگین کرد، ما را عزادار کرد، شما اینجا می خوانید این تعابیر را، این تعابیر با این مقدّمه به ذهن ما نزدیک می شود، اگرچه اینها را باید، این مطالب را باید شهود کرد، امّا همین مقدار به ذهن ما نزدیک بشود که مسئله چه هست، عادی نیست که، انسان ماه مبارک رمضان را از دست داده باشد، یک چیز آسانی است؟ خیلی عزیز است، یعنی سخت است، عَزیزٌ عَلَیَّ، که من حالا چشم هایم را باز کنم ببینم ماه مبارک رمضان نیست، که در آن نفس من محاسبه می شد به عنوان تسبیح، خواب من محاسبه ی عبادت می شد، توفیق روزه اش را داشتم، توفیق نمازش را داشتم، کار خیر برای من آسان شده بود، بارش رحمت الهی بود، عادی نبود که. شیطان دست و بالش بسته شده بود، فرشته ها امداد می کردند، تشویق می کردند من را برای کارهای خیر، خب حالا این فرصتِ، دیگر با این مقدّنمات  از دست من رفته است،

اینجا امام(علیه السّلام) با یک تعابیری، تعابیر ویژه ای جایگاه و عظمت و ظرفیّتهای ماه مبارک رمضان را مطرح می کنند که ما هم اشاراتی داشتیم. می رسند به آن سلام ها که عرض کردیم با بیست سلام حضرت با ماه مبارک رمضان خداحافظی می کند، البتّه این سلام ها مملو از معرفت است و مملو از عشق و محبّت است، وقتی که ما به این سلام ها رسیدیم، اینجا متوقّف شدیم، دو جلسه اینجوری شد، تا می گفتیم السّلامُ عَلیکَ یا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ، اینجا ماندیم، در حالی که بنای ما اینجوری نبود ما بنایمان بود بیشتر گزارش بدهیم مضامین این دعاهای نورانی را، ولی آنجا متوقّف ماندیم. یک نقبی زدیم به ملکوت زمان و ملکوت انسان و نسبت بین ملکوت انسان و زمان، و اینکه در انسان یک حقیقت پایدارِ جاودانی ابدی وجود دارد که برای آن مسیر ابدی جاودانی اش باید از همین قطعه ی زمان محدودی که به عنوان یک عمر شمرده شده هست توشه ی خودش را بردارد، عرض کردیم بدیل هم ندارد، یعنی اگر از اینجا شما نگیرید جای دیگری وجود ندارد. رفتیم سراغ آیات قرآنی و آیات را برای شما خواندیم و مسئله ی اقتباس و نور گرفتن و امثال اینها که خاطر نازنین تان هست، و اینکه توجّه به ابدیّت است که ما را فرصت شناس می کند، انسان وقتی فرصت شناس می شود در این زندگی دنیا که افق را ببیند، چشم انداز را ببیند، چشم انداز ابدی است، جاودانگی است، خلود است، همیشه ماندن است، آن چشم انداز است که ما را اینجا بی قرار می کند، به حرکت می آورد، فعّال می کند، ملاحظه می فرمائید؟ اصلاً فرصت شناس می کند که انسان از لحظه لحظه های عمرش، تا چه برسد به ماه رمضان، می خواهد حالا استفاده کند توشه بردارد، این توشه هم با یک تعبیر بسیار بدیع و زیبا به مناسبت آیات حج، تقوا اعلام شد، فرمود وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد اَلتَّقوی.

از اینجا به بعد من یک جمله ای را از امیرالمؤمنین(علیه الصّلاة والسّلام) در نهج البلاغه به خاطرم آمد که رزق مجلس ما است، عرض کنم، بعد برمی گردیم به این دعای چهل و پنجم و بیان چند نکته ی بسیار کلیدی و مهم، امّا آن بیان علوی ذیل این کلمه ی وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد اَلتَّقوی، نهج البلاغه را که نگاه می کنید به شما اینجوری گزارش شد، امام(علیه السّلام) دارند از خارج کوفه وارد شهر می شوند، در کنار دیواره ی شهر می رسند به قبرستان، که نوعاً قبرستان ها بیرون شهر، در دروازه ی ورودی و خروجی شهرها است، از قدیم اینجوری بوده، حالا هم اینجوری است، ولی حالا در یک کلان شهری مثل تهران دیگر از دسترس خارج شده است، والّا در شهرها به طور مرسوم این کنارش است، حضرت رسیدند آنجا، اصحاب باهاشون هستند، به نظرم از صفّین برمی گردند، آنجا ایستادند، همه ایستادند، سکوت کرده اند، همه ساکت هستند، امام بعد از یک تأمّل و درنگی شروع کردند با مرده ها صحبت کردن، با یک تعابیری شروع کردند با اینها حرف زدند، از این قبیل که یا اَهلَ الغُربَة، یا اَهلَ الوَحدَة، یا اَهلَ الوَحشَة، یا یک چنین تعابیری، ای تنها شده ها، ای کسانی که گرفتار وحشت هستید، ای کسایی که غریب افتادید، خیلی تعبیرها تکان دهنده است، اَهلَ الغُربَة، اَهلَ التُربَة، ای خاک نشینان، که دیگر در خاک اقامت کردید، با این تعابیر، شروع کردند با اینها صحبت کردن، خطاب کردن و سلام کردن؛بعد فرمودند که من برای شما خبری دارم، خبرهایی دارم، حالا اینها هم همه با تعجّب دارند به گفتگو و سخن گفتن امیرالمؤمنین(علیه السّلام) با مرده ها گوش می کنند، حضرت فرمودند من برای شما خبرهایی دارم، اَمَّ الدُّور فَقَد سُکِنَت، خانه های شما دیگران نشستند، اَمَّ الاَزواج فَقَد نُکِحَت، همسرهای شما رفتند به کابین دیگران، اینقدر می گفتند ما عاشق تو هستیم، چه هستیم، یک مدّت که از شما فاصله گرفتند حالا رفتند زن دیگری شدند یا شوهر دیگری شدند، اَمَّ الاَموال فَقد قُسَمَت، مال هایی از شما بود، آنها را هم تقسیم کردند، حالا یا سر تقسیم اش دعوا کردند یا نکردند، تقسیم شد رفت، بعد فرمودند، هذا خَبَرُ ما عِندَنا، اینهایی که به شما گفتم خبر ما بود برای شما، حالا شما بگویید ببینم شما برای ما چه خبری دارید؟ فَما خَبَرُ ما عِندَکُم؟ یعنی خبر شما برای ما چه هست؟ بعد ساکت شدند، اندکی سکوت کردند، آنگاه سر برداشتند، فرمودند اَما لَو اُذِنَ لَهُم فِی الکَلام، اینها اجازه ندارند با شما حرف بزنند، اگر به اینها اجازه داده می شد که با شما سخن بگویند، یعنی به این سؤال ما پاسخ بگویند، جوابشان این بود که یادتان باشد که تنها توشه ای که این سو مفید هست تقوا است، فَإِنَّ خَیرَ الزّاد اَلتَّقوی، خبر آن طرف برای شما این یک کلمه است، فَإِنَّ خَیرَ الزّاد اَلتَّقوی، تَزَوَّدوا، توشه بردارید، این طرف فقط تقوا به کار شما می آید والّا خبر دیگری نیست، تازه این آغاز سفر هست، آغازش از برزخ است، از آنجا شروع می شود، دیگر امتداد دارد تا قیامت و از آنجا در مسیر خلود و جاودانگی، شما با توشه ی فراهم کرده از همین دنیا آنجا سیر خواهید کرد.

صفحه: 1 از 4 (صفحه بعد)

اشتراک گذاری
ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

جستجو
جستجو